اصول مدیریت در افکار عمومی
روابط عمومی، هنربسیار ارزنده ای است که درتمام مجموعه های اداری ،خصوصی ویاحتی درزندگی فردی ودرراستای برقراری تعامل مطلوب با دیگران به کار می آید ومی تواند عامل پویایی وفزونی قدرت ویا منزوی شدن ورکود فعالیتهای سازمان ،دستگاه وفرد گردد .
قرن ۲۱ را با عناوینی مانند «قرن بازگشت به معنویت» ،«انفجاراطلاعات» ،«دانش روابط عمومی» ،«فناوری های نوین» و برخی امور دیگر می خوانند وممکن است جمع این عناوین والقاب درمورد قرن۲۱ صدق کند،اما درهرصورت می توان گفت که قرن ۲۱ با تحولات شگرف وجهش های بلند علمی وفنی همراه است وبشر درسایه ی این پیشرفت ها می تواند امکانات رفاهی بیشتری را درخدمت بگیرد .
یکی از زمینه های پیشرفت علمی وفنی بشری ،به وجود آمدن عناصر و وسائل نوین ارتباطی دربستر اینترنت وماهواره است وشاید دلیل برگزیدن نام دانش روابط عمومی برای قرن ۲۱ متأثر از نقش این وسائل وامکانات نوین ارتباطی در تنویر افکار عمومی باشد.
روابط عمومی و روشنگری افکار عمومی :
یکی از مهمترین وظائف روابط عمومی ها ،روشنگری افکار عمومی نسبت به مسائل است .روابط عمومی بابهره گیری از رسانه ها می تواندنقش خود را به نحواحسن انجام دهد و ابهامات وپیچیدگی های کارسازمانی را برای افکار عمومی به وضوح تبیین نماید .البته این روشنگری باید خردمندانه باشد و نباید بهانه ی بیان تمام اطلاعات محرمانه وسری دستگاه هاگردد،زیرا افشای تمام اطلاعات واسرار، نه به نفع مردم ومخاطبان است ونه به نفع سازمان .مسئولان دستگاه ها وسازمان ها وروابط عمومی ها باید فقط به رفع ابهام وبیان اطلاعاتی که مخاطبان درانتظار شنیدن آن هستند وبرای آن ها اهمیت فوق العاده ای دارد، بپردازند .بیان جزییات کامل بدون طبقه بندی کردن اخبار واطلاعات،ممکن است به جای رفع ابهام ،«ابهام آفرین» باشد.البته گاهی هم بیان جزییات یک امر لازم است واین هنر روابط عمومی است که با حفظ موازین واصول،به روشنگری افکاری عمومی بپردازد.
سنجش افکار عمومی چه اهمیتی دارد؟
امروزه آگاهی از افکارعمومی درمورد یک فرد ،گروه ،سازمان و جامعه اهمیت بسیار زیادی دارد و گروه های مختلف بااهداف خاص خود، نیازمند کسب اطلاع از نظرات شکل گرفته ی مردمی درمورد موضوعات مختلف هستند.گروه های سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی ،اقتصادی همواره درصددند از تصورات ونوع نگرش افرادجامعه نسبت به مسائل مختلف آگاه شوند ودربرنامه ریزی ها از طریق زدودن کاستی ها ومعایب سازمانی، درجهت کسب اعتماد عمومی وارتقاءجایگاه سازمانی بکوشند وباتوجه به آن تصمیم لازم را اتخاذ نمایند .
نظرسنجی ،راهی برای پی بردن به افکار عمومی:
افکار عمومی،صدای مردم است و طرز تلقی افراد از موضوعات مهمی است که با آن سرو کاردارند وبرای جامعه، سرنوشت ساز محسوب می شود وکسی ویا افراد،گروه ها وسازمان هایی که بیشترین اطلاع مستند ودقیق را از آن داشته باشند،بهتر می توانند تعامل اجتماعی پیدا کرده وتنش های ارتباطی را برطرف نمایند .باتوجه به همین امر، می توان گفت ،نظر سنجی افکار عمومی از اهمیت خاصی برخورداراست .
نظرسنجی واعلام نتایج آن از طرف افراد ،گروه ها وسازمان ها دارای منافع بسیاری است .مثلاً مرکز آمار ایران براساس همین نظرسنجی اطلاعاتی را درمورد آمار جمعیتی ،مسکن ،ومیزان تحصیلات مردم کسب می کند که کار برنامه ریزی مسئولان را بسیارآسان می کند.نظرسنجی هایی که از طرف مراکز معتبردیگر و براساس اصول صحیح انجام می شوند، بسیار مفید بوده ومنافع بی شماری رابرای برنامه ریزان امور فراهم می آورد .بنابراین اصل نظرسنجی، کاری علمی وحساب شده است که برای تسهیل وبهبود تعاملات وبرنامه ریزی ها به کار می رود و راهی بسیار مناسب برای سنجش افکار عمومی است .
سنجش افکار عمومی نباید وسیله ای برای فریب افکار عمومی گردد:
سنجش افکار عمومی وسیله ای مفید برای آگاهی از نظر اکثریت است وبسیاری از زوایای پنهان مسائل را آشکار می سازد،اما نباید بااستفاده ابزاری از سنجش افکار عمومی، درآن انحراف ایجاد کرد وبه سمت وسوی مورد دلخواه افراد اقلیت سوق داد.
درقرن بیست ویکم که اطلاع رسانی، سرعت وشدت فوق العاده ای یافته است ،افکار عمومی منطقه ،ناحیه ،کشور وجهان درسطح گستره ای درتیررس سیاسمتداران ورسانه هاست و هرگز نباید به گونه ای عمل کرد که اعتماد عمومی به رسانه ها سلب گردد . درقرن معاصر ،هیچ انتخاباتی برگزار نمی شود ،مگر اینکه نظرسنجی هایی درمورد آن انجام گیرد ومیزان گرایش مردمی وافکار عمومی به کاندیداهایی با آمار ،اعداد وارقام اعلام گردد.اما آن چه دراین میان حائز اهمیت بیشتری است، اختلاف سطح این نظرسنجی هاست وبعد از اعلام نتایج انتخابات معلوم می شود که برخی از پایگاه های نظرسنجی،ساخته وپرداخته برخی افراد مغرض،سودجو وسیاسی کار است که می خواهند نظرخود را به نام مردم وخواستگاه افکار عمومی اعلام کنند تا به اهداف شوم خود برسند .نظرسنجی شیوه ی خاص خود رادارد وباید نمونه ی واقعی یک جمعیت درنظرسنجی به عنوان معیار قرار گیرد وبا روش علمی وبدون تعصب وتقلب انجام شود تا به واقعیت نزدیک باشد .«همه پرسی» درمورد پذیرش یارد یک مسأله که برای سرنوشت افراد جامعه حیاتی باشد،از جمله موارد نظرسنجی ها درسال های اخیراست که معمولاً مخالفان آن مسائلی که به همه پرسی گذاشته می شوند نیزدربرابر خواست اکثریت، تابع خواهند شدو این مراجعه به افکار عمومی پشتوانه ی فکری وعقیدتی برای حاکمان ایجاد می کند .دادن آمار واطلاعات غلط به مردم نیز از مصادیق فریب افکار عمومی است که امروزه باتوجه به ارائه آمار واطلاعات از طریق منابع گوناگون اطلاع رسانی ، این قبیل دروغ پردازی ها هم برای افکار عمومی معلوم خواهد شد .
نتیجه :
افکار عمومی هرجامعه به عنوان «صدای مردم» تلقی می شود و مسئولان وبرنامه ریزان امور ، مایلند به طریق مقتضی از سمت وسوی افکار عمومی مطلع گردند ودرمواردی که ابهام وسوءظن درمورد مراکز وبخش های دولتی وغیردولتی وجود دارد ،نسبت به تنویر افکار عمومی ویا برطرف کردن نقائص سارمانی اقدام نمایند .وظیفه ی مسئولان روابط عمومی در مواجهه با افکار عمومی آن است که درمواقعی که افکار عمومی به حق مسأله ای را به سازمان ربط می دهند که نقص محسوب می شود ،از طریق اطلاع رسانی به مقامات مسئول، درصدد رفع نقص وبهینه کردن امور اقدام نمایند ودرمواقعی که افکار عمومی نسبت به مسائلی از سازمان مشکوک و مظنون است ،باید باارائه عملکرد وشرح ومسائل به تنویر افکار عمومی پرداخته شود .بدیهی است انحراف و فریب افکار عمومی، خیانتی بس بزرگ است که جز رسوایی وفراری موقت وبی اثر، نتیجه ای ندارد وباعث از بین رفتن اعتماد عمومی به رسانه ها ومراکز اطلاع رسانی می شود .