روابط عمومی زرد ؛ تهدید و معضل جدی سازمان ها
روابط عمومی را کارکرد اخلاقی سازمان و در برخی از منابع مسئولیت اجتماعی سازمان نامیده اند اما آنچه مردم در مواجهه با سازمانها با آن روبرو می شوند فقدان حضور روابط عمومی برای گره گشایی مشکلات شان در فعالیتهای روزمره سازمان با مردم است.
در واقع یا اساسا روابط عمومی به عنوان پل ارتباطی مردم و سازمانها در این رابطه وجود ندارد، یا مشغول تبلیغات پرهزینه و کم اثر برون سازمانی است یا روابط عمومی ها مشغول بوغ و کرنا کردن و شو کردن مسئولان در رسانه هاست. که این رویکردها منجر شده است رابطه مردم و روابط عمومی ها به رشته ای باریک و پوسیده تبدیل شود.
روابط عمومی ها با این فاصله گرفتن درک درستی از مردم ندارند و سازمانها هم بالطبع آن گرفتار گمراهی در برداشت منصفانه و واقعی مشکلات مردم می شوند.
اکنون زمانی است که می توان ادعا کرد یک روابط عمومی غیراخلاقی در حال شکل گیری است. نوعی از روابط عمومی که به راحتی مردم را نادیده می گیرد، اطلاعات کافی و شفاف (به هر دلیلی) برای تصمیم گیری در اختیار مردم قرار نمی دهد و گاهی اوقات اطلاعات نادرست به جامعه منتقل می کند.
روابط عمومی غیراخلاقی را روابط عمومی زرد می نامیم (اصلاحی که برای روزنامه نگاران نیز به کار گرفته شده است). روابط عمومی زرد Yellow PR نوعی از روابط عمومی استکه اصول حرفهای و اخلاقی روابط عمومی را نادیده انگاشته و پنهانکاری، فریبکاری و از آن بدتر دروغگویی را سرلوحه فعالیتهای روزمره خود قرار می دهد.
مردم و مشتریان را متهم می کنند و از توهین کردن به مشتریان (نادیده گرفتن شعور مردم، حقوق مردم و...) ابایی نداشته و بسیاری از اطلاعات را دستکاری و تحریف شده به جامعه تحویل می دهند.
روند تولد چنین روابط عمومی، با جدا شدن روابط عمومی ها از مردم و تغییر مسیر روابط عمومی ها به حضور گسترده در رسانه ها و سپس توسعه بی حد و حصر تبلیغات آغاز شده است و با پنهانکاری، فریبکاری و دروغگویی ادامه یافته است.
روابط عمومی زرد نه تنها مردمی نیست بلکه ضربات مهلکی بر پیکر روابط سالم سازمانها می کوبد بطوری که مردم با سازمانها فاصله گرفته و اعتماد مردم به سازمانها از دست می رود و مشارکت مردمی به حداقل می رسد.
خوشبختانه امروزه مشاهده می شود که مردم از نظر سواد و آگاهی رشد روزافزونی داشته اند اما سازمانها به قدر کفایت بلوغ نداشته و از مردم عقب تر هستند. این پیام یعنی روابط عمومی ها به جای توجه به مردم مشغول کارهایی غیرمردمی بوده اند.
بهطور کلی این نوع روابط عمومی که هدف اصلی خود یعنی خدمت به مردم را گم گرده است و اهداف با انتخاب اهداف زود گذر ارزش و جایگاه روابط عمومی را در سازمان تحقیر می کند و سازمان را به گمراهی هدایت می کند.
مردم را فاقد ارزش کافی و در پایین ترین سطح اولویت کاری می داند و از تبلیغ و رسانه به عنوان ابزار تبلیغات تجاری و سیاسی برای سود و منافع شخصی برخی از افراد استفاده می کند. البته با تبلیغات گاهی اوقات توان جذب مردم را به دست می آورند اما این نه تنها موفقیت نیست بلکه اعتماد همان مردم ساده را پس از مدتی از دست می دهد.
نویسنده:دکتر احمد یحیایی ایله ای