نقش رنگ در روابط عمومی
احمد باقری مدرس ومشاور توسعه کسب و کار،ارتباطات وروابط عمومی |
|
۰ نظر
عناصر دهگانه بصری
آنچه امکان دیدن یا به عبارت دیگر ایجاد ارتباط بصری را مهیا میکند به عبارتی ده عنصر است که شامل نقطه، خط، سطح، حجم، بافت، نور، ریتم، سایه و روشن، حرکت و رنگ میباشد...
از کنار هم قرار گرفتن نقطهها «خط» و وقتی خطوط به هم متصل میشوند «سطح» پدیدار میشود و هرگاه سطوح، خارج از یک صفحه صاف به هم میپیوندند و در کنار یکدیگر قرار میگیرند «حجم» را تشکیل میدهند. اما در میان عناصر دهگانه، «رنگ» از ارزش بیشتری برخوردار است زیرا رنگ به تنهایی قادر است برخی عناصر را بسازد. به عنوان مثال با رنگ میتوان نقطه، خط، سطح، حجم و حتی بافت یا سایه و روشن را ایجاد کرد در حالی که هرگز نقطه، خط و یا عناصر دیگر نمیتوانند در ارتباط بصری نقش رنگ را ایفا کنند.تنالیته و فام
رنگها دارای دو ویژگی عمده هستند: تنالیته و فام.
این دو ویژگی در رنگهای مختلف متفاوت و متغیر است لذا میزان تنالیته و فام هر رنگ را میتوان با توجه به مورد استفاده آن کم یا زیاد کرد.
تنالیته چیست؟ میزان «تیرگی» یا به عبارتی خاکستری موجود در رنگ است. به عنوان مثال تیرگی بر جای مانده از رنگ قرمز روی کاغذ پس از کپی گرفتن به مراتب بیشتر از تیرگی بر جای مانده از رنگ زرد است. زیرا میزان تنالیته موجود در رنگ قرمز بیشتر از رنگ زرد است.
همچنین هر چه رنگ قرمز به قهوهای نزدیکتر شود تنالیته آن بالا میرود، پس میتوان گفت هر رنگ تنالیته خاص خود را داراست که کم و زیاد کردن آن رنگ را تغییر میدهد.
فام چیست؟ «براقیت» موجود در هر رنگ را فام میگویند. دو رنگ با تنالیته برابر، در صورت اختلاف میزان فام به طور کامل با یکدیگر متفاوت میباشند. به عنوان مثال اغلب افراد آگاهانه و یا ناآگاهانه سعی میکنند پوشاک و یا اقلام مورد احتیاج خود را تکیه بر تنالیته یا فام رنگها، همخوان انتخاب کنند که به طور معمول این عمل سلیقهای انجام میشود.
تأثیر روانی رنگ
وقتی رنگها کنار یکدیگر قرار میگیرند نحوه ترکیب آنها «فضایی» را ایجاد میکند که دو گونه است. اول فضای ظاهری که میتوان با عکسبرداری یا فیلمبرداری آن را ضبط کرد مثل نمای یک صحنه که برادقی سخنرانی یا برگزاری مراسم جشنی طراحی و دکوربندی میشود و دیگر فضایی که نوع و چگونگی استفاده از رنگ، در اذهان بینندگان ترسیم میکند؛ از همین جا بحث تأثیر روانی رنگ آغاز میشود چرا که، فضایی که توسط رنگ در افکار یک جمع ساخته میشود کاربردهای متعددی دارد از جمله آن که:
- رنگ میتواند خود حامل و ناقل پیام باشد و با بیننده ارتباط مستقیم برقرار سازد مانند سیاهپوش کردن مساجد و تکایا در ایام خاصی که خود انتقالدهنده پیام عزاداری و اندوه است.
- رنگ قادر است در انتقال پیام نقش متمم را داشته و به منبع ارائه پیام کمک کند تا پیامش را آسانتر به مخاطب انتقال داده و آن را تفهیم کند. در اینجا رنگ به خدمت پیام رسان در میآید و با او همراه میشود تا پیام در حد ممکن موافق مقصود پیامدهنده در اختیار مخاطب قرار گیرد. مثل هنرجویی که متأثر ار فضای رنگی کارگاه نقاشی اعتبار انتقال پیاماش فزونی مییابد یا مجری یک برنامه جنگ تفریحی تلویزیونی که از دکور استودیو متأثر میشود و به اصطلاح حس میگیرد.
- گاهی رنگ، زمینهای در ذهن مخاطب فراهم میسازد و باعث میشود مخاطب پیام را با پیش برداشتی جذب و هضم کند در این صورت پیام میتواند توأم با القاء نیز باشد. به نظر میآید قبل از صدور پیام، «رنگ» صفتی در ذهن مخاطب میسازد و موجب میشود ذهن در مورد پیام پیش داوری کند و آن را زشت یا زیبا، منفی و یا مثبت، لطیف یا خشن تلقی کند. به عبارت دیگر رنگ بستهای میشود که پیام درون آن جای میگیرد و مشتری متأثر از بسته آن در مورد محتوایش قضاوت میکند.
در تبلیغات انتخاباتی به ویژه در غرب فضاسازی در افکار عمومی برای القای پیامهای خاص و ارائه یک شخصیت مردم پسند از کاندیداها سخت مورد توجه است و به طور معمول تبلیغات، به خصوص با استفاده از عنصر رنگ توانسته است بنابر اقتضای زمان و گرایش افکار عمومی از افرادی سنگدل، اشخاصی رئوف و مهربان و از افرادی معمولی انسانهایی جسور القا کند.
نقش رنگ در روابط عمومی
روابط عمومیها تلاش میکنند با برقراری مناسبترین ارتباط، ضمن انتقال پیام به مخاطبان آنها را تا آستانه پذیرش مقاصد سازمانشان ترغیب کنند، آنها میکوشند اهداف خویش را به گونهای ترغیب کنند که مخاطب، خود را به اهداف سازمان متبوع روابط عمومی نزدیک کند و به آستانه پذیرش آن برساند این مرحله را برخی «مرحله اقناع» مینامند.
همچنین این عامل بصری در امر تبلیغات، تعلیم و تربیت، روان درمانی، تزیین و ... مهم و تأثیرگذار بوده، فکر، اندیشه و احساس افراد را متأثر ساخته و موفقیت یا عدم توفیق، امیداوری و ناامیدی، تحرک یا سکون و ... را تقویت و تضعیف میکند.